محل تبلیغات شما
این خانه این خیابان، و این پنجره همیشه وقتی پشت این پنجره می ایستم خودم را می بینم، و بابا را، مامان را، و برادرم را. کودکی ام را می بینم، نوجوانی ام را، و سال های نخست جوانی ام را. همه ی روزهای بارانی و برفی و شب های گرم و خنک را به یاد صبح های زودِ مدرسه رفتن می افتم. همه مان را می بینم که به نوبت یا با هم به سمتِ خانه سرازیر ایم. شبیه برگ های کوچکی که توی رودخانه ای کم عمق و آرام افتاده اند و آب می بردشان به جایی که باید بروند.

این جا چراغی روشنه

اهالی صدا و سیما و تمام اون هایی که از مانیستند، کجا زندگی می کنند که انقدر خوشبخت و شادند؟

هوا بوی پاییز می دهد

های ,ام ,را، ,پنجره ,خانه ,بینم، ,را می ,این پنجره ,می بینم، ,ام را ,را، و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایـــن چــهـــل نـــفـــر